@(-_-)@

ساخت وبلاگ

شنبه و دوشنبه روزه بودم قبول حق ، عمه جون تا فهمید روزه گرفتم کلی خجالتم داد برام میوه و حلوا و...فرستاد.

خواهرم از شهرستان اومده بود این شد که خواهرزاده های عزیز نذاشتن درس بخونم امروز تازه میخوام شروع به خوندن کنم ولی خداروشکر کنار هم بودیم و شاد ... 

ربیع الاول چقد عالیه، دیروز و امروز کلی بارون بارید، شکر... 

یکشنبه جشن عقد کنون پسر عموم هست، خوبه که کلاس ندارم و خوبتر این هست که دختر عمه هام رو میبینم... 

پنجشنبه امتحان میانترم دارم ^_^

هفته بعد روز دانشجو داریم پیشاپیش تبریک میگم به همه دانشجویان عزیز...

لحظه هاتون سرشار از شادی... 

:)...
ما را در سایت :) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bmy-netbookb بازدید : 63 تاريخ : يکشنبه 14 آذر 1395 ساعت: 0:34